در یک تعریف کلی از صنعت، می توان آن را به عنوان مجموعه فعالیتهایی دانست که در آن با استفاده از منابع موجود (مواد خام، سرمایه، نیروی انسانی، انرژی، تکنولوژی و اطلاعات) کالاها یا خدمات مورد نیاز انسان و جوامع انسانی تولید میشود. با این تعریف، گستردگی نیازهای بشری منجر به شکلگیری طیف گستردهای از صنایع میگردد که هر کدام به منظور پاسخ به یک یا چند نیاز ایجاد گردیده است. همچنین با این نگاه باید رواج داد و ستد بین جوامع را نتیجه ناتوانی تکتک آنها در پاسخگویی به تمام نیازها دانست. این امر رفته رفته چنان منجر به تخصص گرایی جوامع در صنایع مختلف گردیده است که هر منطقه با توجه به مزیتها و ویژگیهای خاص خود در صنعت بخصوصی سرامد گردیده و داد و ستد خود با دیگر مناطق را برپایه محصولات آن صنعت استوار ساخته است.
اما در عمل و در گذر زمان، شاهد برتری یافتن گروهی از جوامع نسبت به گروهی دیگر به واسطه نوع صنعت آن جامعه بودهایم. این برتری عمدتا ناشی از صنایعی بوده که دارای مزیتهایی چون درامدزایی بیشتر (ارزش افزوده)، افزایش قدرت نظامی و نیز افزایش انحصارگرایی بودهاند.
لذا با گذشت زمان رویکرد ملت ها به سمت ایجاد و توسعه آگاهانه صنایعی تغییر جهت یافت که میتوانست بیشترین منفعت را برای آنها به ارمغان بیاورد.
دریافت متن کامل
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
استراتژی و تحول دریافت: 1392/5/7 | پذیرش: 1393/6/16 | انتشار: 1393/6/16