سازمان مدیریت صنعتی ، moineddini@imi.ir
چکیده: (5242 مشاهده)
بسیاری از اندیشمندان بزرگ در واکنش به بحران اقتصادی که در سال 2007 آغاز شد، اظهار داشتند که اگر بخواهند از بروز بحرانهایی مشابه در آینده جلوگیری کنند، باید باورهایشان را درباره اقتصاد مبتنی بر بازار بهگونهای بنیادین تغییر دهند. آنها ضمن به زیر سؤال بردن تئوریهای پذیرفته شده پیشین و ارائه تئوریهای اقتصادی نوین، مدلی جدید را توسعه دادهاند که قوانین روشن بیشتری را درباره شیوه فعالیت شرکتها و سرمایهگذاران دربر دارد.
اما از دید نگارنده، نه قوانین و مقررات و نه تئوریهای جدید هیچ یک از بروز حبابهای اقتصادی یا وقوع بحرانهای آتی پیشگیری نمیکنند. بحرانهای پیشین هنگامی رخ داد که شرکتها، سرمایهگذاران و دولتها فراموش کرده بودند که چگونه سرمایه ارزش خلق میکند و چگونه ارزش را میتوان به درستی اندازهگیری کرد و ای بسا مواردی که هر دو اینها به فراموشی سپرده شده بود. نتیجه، بروز سوء تفاهمی بود که کدام سرمایه گذاریها ارزش واقعی خلق میکنند. این سوءتفاهم آن قدر ادامه یافت که دیگر سرمایه گذاریهایِ مخرب ارزش، جرقه بروز بحران را زده بودند.
بنابراین، از نو آموختن چگونگی خلق و اندازهگیری ارزش به روشی که در عمل درستی آن ثابت شده باشد، گامی ضروری به سوی ایجاد اقتصادهای مطمئنتر، استوارتر و دفاع از خود در برابر بحرانهای آینده است. اصل راهنمای خلق ارزش میگوید که شرکتها با بهکارگیری سرمایهای که سرمایهگذاران در اختیارشان گذاشتهاند، جریانهای درآمدی را با نرخ بازگشتی بالاتر از هزینه سرمایه (نرخی که سرمایهگذاران به ازای سرمایه گذاری خود طلب میکنند) ایجاد کرده، به این طریق ارزش خلق میکنند. هر چه شرکتها بتوانند سریع تر بر درآمدهای خود بیفزایند و سرمایه بیشتری را با نرخهای بازگشت بهکار گیرند، ارزش بیشتری خلق میکنند. ترکیب رشد و نرخ بازگشت سرمایه بهکار گرفته شده2 به نسبت هزینه، همان چیزی است که ارزش ایجاد میکند. شرکتها تنها در صورتی میتوانند رشد پایدار قوی و بازدهی بالای سرمایه بهکار گرفته شده داشته باشند که از مزیت رقابتی خوبی بهرهمند باشند. به این ترتیب است که مزیت رقابتی، یعنی هسته اصلی استراتژی کسب و کار، به اصل راهنمای خلق ارزش پیوند میخورد.
دریافت متن کامل
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
مدیریت ریسک و بحران دریافت: 1392/8/12 | پذیرش: 1393/6/18 | انتشار: 1393/6/18