امروزه، یکی از مهمترین چالشهای اساسی سازمانها توسعه و تحول سازمانی است. عوامل تحول سازمان در گرو توسعه و تحول منابع انسانی آن دیده میشود. به عبارتی، منابع انسانی سازمانها به عنوان تنها عامل توسعه پایدار و فاکتوری کلیدی در جهت حفظ مزیت رقابتی پایدار سازمانها بشمار میآیند. در این میان، بهرهگیری از روشهای نوین آموزش، رویکردها، مدل و ابزارهای مرتبط در آن به عنوان یک ابزار مهم در توسعه بسیار مورد توجه قرار داشته و گام مهمی در بهسازی و تحول سازمانی بشمار میآید. وقتی سخن از آموزش به عنوان یکی از ابزارهای توسعه به میان میآید، هدف آموزش صرف، انجام آموزش یا آمار نفرات و ساعات آموزشی نیست، بلکه نتایج و دستاوردهای ناشی از آن مدنظر است. بنابراین آنچه لازم است بتدریج در نظامهای توسعه سازمانی مورد تأکید قرار گیرد اجرای آموزش صرف نیست، بلکه مقصود حرکت به سمت یادگیرندگی (به تعبیر پیتر سنگه) در هدایت سازمان است.
ضرورت توجه به امر آموزش از یکسو و تغییر در شیوههای نوین آموزش و حصول اطمینان از اثربخشی آنها از سوی دیگر لازم و ملزوم یکدیگر هستند. اینکه آموزش را تنها فرایندی برای افزایش مهارتهای فردی بدانیم کافی نیست، بلکه ضروری است بهسازی تدریجی سازمانها مورد هدف و تأکید قرار گیرد. به همین سبب و پیشنیاز این امر تدوین اهداف آموزشی معین مبتنی بر ایجاد سازمانی یادگیرنده و مولد فکر است، نه صرفاً سازمانی که بهکارگیرنده ایدههای دیگران باشد. سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی نیز مفهومی جدید نیست و از سالهای (1990) و به تعبیر پیتر سنگه به شکوفایی رسیده است. با این وجود، الزامات و ضرورتهای خود را میطلبد.
این مقاله با استفاده از تجارب و دستاوردهای تحقیقاتی و مطالعاتی، مشاوره و آموزش و همچنین بهرهگیری از نتایج تحقیقات جهانی، راهکارهایی را به منظور حرکت از آموزشهای سازمانی به سمت توسعه و یادگیری فردی-سازمانی ارائه نموده است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |