رشته مهندسی صنایع به عنوان یک رشته جذاب و البته دارای ماهیتی معماگونه برای صنعتگران و مدیران رخ نموده است. آنچه نگارنده این سطور در پی است تا در این مقاله به آن بپردازد، شرحی مختصر بر فلسفه مهندسی صنایع و نحوه نگاه آن به حل مسائل مدیریتی و سازمانی است. یکی از مهمترین تفاوتهای مهندسی صنایع با سایر رشتهها (به خصوص رشتههای فنی-مهندسی) خاصیت «مسئلهمحوری» این رشته است. عموم رشتههای فنی- مهندسی مانند مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی و مهندسی برق به تفسیر پدیدههای نظام خلقت از یک دریچه تخصصی مشخص میپردازند. در واقع، آنچه که در این دسته رشتههای دانشگاهی اصالت دارد عمدتاً زاویه نگاه تخصصی است؛ این در حالی است که در رشته مهندسی صنایع «مسئله» اصالت دارد.
فلسفه وجودی رشته مهندسی صنایع ناتوانی رشتههای سنتی مهندسی در حل مسائل واقعی به دلیل ماهیت جزءنگر و تخصصمحور آنها بوده است. شاید اولین بار این دسته از مسائل در جنگهای جهانی (مانند برنامهریزی لجستیک و تعمیرات و نگهداری تجهیزات نظامی) و در تفسیر برخی پدیدههای بیولوژیک (مانند ماهیت و رفتار سلول) نمود پیدا کردند و البته به سرعت در سایر حوزهها هم مشاهده شدند.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
سیاست گذاری عمومی دریافت: 1396/12/28 | پذیرش: 1396/12/28 | انتشار: 1396/12/28