دستیابی به فهمی کلنگر از یک سازمان در کلیه ابعاد و کنشهای آن پیش نیاز هرگونه تصمیمسازی و برنامهریزی جهت توسعه چشماندازهای سازمان است. ﺗﺪوﻳﻦ مکانیزمهای ﻣﻨﺴﺠﻢ و پایدار ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ واﻗﻌﻴﺖﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد در ﺳﺎزﻣﺎن را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﺗﺼﻤﻴﻢﮔﻴﺮی ﻣﺪﻳﺮان ﻣﻬﻴﺎ ﺳﺎزد، از ﺿﺮورتهای مدیریت کارا و اثر بخش به شمار میآید. ﻣﺪلﻫﺎی ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺳﺎزﻣﺎﻧﻲ اﺑﺰاری ﺟﺎﻣﻊ و دﻗﻴﻖ ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻋﻤﻠﻜﺮد ﺳﺎزﻣﺎن در ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺣﻮزهﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ و ﻣﻨﻈﻮر داﺷﺘﻦ ﻛﻠﻴﻪ ذیﻧﻔﻌﺎن، ﺑﻪ ﺷﻤﺎر میآﻳﻨﺪ و ﻧﻤﺎﻳﻲ از ﻋﻤﻠﻜﺮد ﻛﻠﻲ ﺳﺎزﻣﺎن را ﻓﺮاﻫﻢ میآورﻧﺪ. ﻣﺪل ﺗﻌﺎﻟﻲ EFQM به عنوان یکی از متداولترین ابزارهای خود ارزیابی و بهبود توسط بنیاد کیفیت اروپا در سال 1991 با هدف اشاعه مدیریت کیفیت گرا ابداع گردید که با پژوهشهای تجربی همخوانی دارد و سازگاری این مدل با آموزههای مدیریت کیفیت فراگیر تایید شده است. از طرفی چابکی به معنای توانایی یک سازمان در پاسخگویی سریع به تغییرات در حوزههای مختلف تکنولوژیکی، اقتصادی و ... در راستای توسعه سازمان است. سازمانهای کنونی در محیطی فعالیت میکنند که تغییرات سریع آن، آنها را ملزم به داشتن استراتژیهای انطباقپذیر میکند. لذا با اثر بخش نمودن معیارهای چابکی سازمانی بر مولفههایی که سازمان را در مسیر تعالی هدایت مینماید میتوان فرآیند توسعه سازمان را در همه جهات تسری بخشید.
پژوهش حاضر از نوع موردپژوهی، مبتنی بر روش تعالی سازمانی (EFQM) و روش اسکرام است که طی آن پژوهشگر به تحلیل یافتهها با استفاده از روش کمی و با استفاده از پرسشنامه فازی پرداخته است. پس از ارائه یک چارچوب از مولفههای EFQM و ویژگیهای توسعه چابک بهروش اسکرام، در بخش اول، با استفاده از تجارب مدیران در چهار سازمان مرتبط با پروژههای ساخت با بهکارگیری روش فازی و میانگین وزنی به اولویتبندی مولفههای تعالی سازمانی اقدام گردید. در بخش دوم، در 10 سازمان با روش نمونهگیری در دسترس و با تشکیل ماتریس، تأثیر هر یک از مولفههای اسکرام روی مولفههای تعالی سازمانی مورد ارزیابی قرار گرفت و اولویتبندی کلیه عوامل اسکرام در سازمانها مبتنی بر مدل تعالی سازمانی صورت پذیرفته است.
نوع مطالعه:
گزارش مورد |
موضوع مقاله:
استراتژی و تحول دریافت: 1397/12/26 | پذیرش: 1397/12/26 | انتشار: 1397/12/26