اگر کل جریان تولیدی کشور را به دوایر متحدالمرکزی تشبیه کنیم که همگی حول نقطه پیشرفت صنعتی و رشد اقتصادی قرار دارند، در امر «رونق تولید»، دایره ای که جریان تولیدی کشور در آن قرار گرفته است، تغییر نمی کند و صرفا سرعت آن بیشتر می شود؛ ولی در شعار «جهش تولید»، می بایست قدرت تولیدی کشور به قدری پیشرفت کند که در نهایت هم سرعت آن بیشتر شود و هم وابستگیهای اقتصادی و صنعتی کشور را به حداقل برساند.
مدل راهبردی تولید به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که چگونه می توان رقابت کرد. برای ایجاد توان رقابتی در سازمانها لازم است؛ توانمندیها و منابع داخلی آنها به فاکتورهایی برای موفقیت سازمان و ایجاد مزیت رقابتی، نسبت به دیگر رقبا تبدیل شود (واث، 2005). به عبارت دیگر، توسعه و پرورش توانمندیهای تولید از مهم ترین وظایف راهبردی تولید به شمار میرود (گروبلر و گروبنر، 2006).
در طول چندین دهه تولید کنندگان در سطح دنیا، به دنبال بهینه سازی عملیات، زنجیره تامین و سرمایههای خود بوده اند (پاسگال، 2006). با پیشرفت تکنولوژی و تحول دیجیتال، فشارها بر تولیدکنندگان به منظور بهینه سازی سرعت عملیات، انعطافپذیری، فرآیند کنترل، استفاده از سرمایه انسانی و رسیدن به سطح جهانی برای رسیدن به قابلیتهای رقابتی، بیش از پیش تشدید شده است(بناوی و همکاران، 2006، آزودو و همکاران، 2012). بنابراین در این مقاله، پس از شناسایی عوامل موثر بر جهش تولید، به ارائه مدل راهبردی جهش تولید پرداخته شده است. در این راستا، 4 معیار اصلی شامل، 1. فرهنگ صنعتی، 2. تغییر و اصلاح ساختارها، سیاستها، قوانین و مقررات، 3. تولید دانش بنیان با تمرکز بر ارتباط صنعت با دانشگاه و شرکتهای دانش بنیان، 4. بهبود فضای کسبوکار، شناسایی گردید. روش تحقیق این مقاله یک روش مدل سازی تحلیلی است که روابط کیفی میان عوامل جهش تولید را عملیاتی می سازد. جهت تعیین روابط علی و معلولی و ضریب اهمیت نسبی هر عنصر، از رویکرد دیمتل فازی و تحلیل شبکه فازی استفاده شده است. بزعم ما بهکارگیری این مدل، گامی موثر در جهش تولید در صنعت کشور میباشد.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
استراتژی و تحول دریافت: 1400/2/29 | پذیرش: 1399/12/10 | انتشار: 1399/12/10