در این مقاله مروری داریم بر اینکه در کشوری با وسعت گسترده و وجود منابع کثیر، گروه زیادی از مردم در برخی مناطق و زمینهای آن مستقر و با بالابردن ارزش زمین که به وفور در کشور وجود دارد، چه نوع ناهنجاریهایی را باعث میشوند:
- صاحبان مشاغل و ثروتمندان از دیرباز در ایران زمین را منبع ثروت میدانستند و اکثر افراد متمول از باغات و زمینهای زراعی برخوردار بودهاند. البته این وضعیت چندان قابل انتقاد نیست زیرا کشاورزی نیاز کشور بوده و تا هفتاد یا هفتاد و پنج درصد مردم به این حرفه و یا حرف وابسته مشغول بودهاند. لذا این جمعیت با امکانات اولیه قطعاً از زمینهایی که شرایط کشت و زرع در آنها سادهتر بود، استفاده میکردند و نتیجه مطلوب، خودکفا شدن خود و دیگران از مجاری کشاورزی و دامپروری و مرغداری و غیره بوده است، ضمن آنکه متمولین که به امور تجاری و حرف دیگر اشتغال داشتند، باید ثروت خود را در چنین مکانهایی سرمایهگذاری میکردند چراکه زمین و باغ و درخت و غیره هم دلپذیر بود و هم صاحبش از داشتن آن خرسند. تقسیم سود منصفانه و روابط معقول، اینگونه روابط را دلچسب و پسندیده مینمود. به نظر میرسد باید این بخش را با بحث زمین در شرایط فعلی کاملاً مغایر و متفاوت دانست. اکنون آن زمینها تقریبآً متروکه شده و به جای آن زمینهای خشک شهری که اعتبار خود را از سلیقه و رشد و توسعه تکنولوژی و افزوده شدن تخصصهای مختلف به صنعت ساختمان و تغییر الگوی زندگی پیدا نمودهاند، قیمت پیدا کرده است و هیچ مانعی نیز در برابر این افزایش وجود ندارد و معیاری به وجود نیامده که به جای پرداخت پول بابت خاک حداقل هزینهها صرف ساخت شود که هم قیمت را تعدیل میکند و هم ساختمانهای مفرحتری از دل آن بیرون میآید.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
استراتژی و تحول دریافت: 1400/5/13 | پذیرش: 1400/5/10 | انتشار: 1400/5/10