هدف حوزه ارزیابی و انتخاب کارکنان، انتخاب بهترین متقاضی برای یک شغل مدنظر است. ابزارهای ارزیابی و انتخاب بهمنظور ایجاد قابلیت ارزیابی ویژگیهای شناساییشده (که بر عملکرد شغلی تأثیرگذارند) طراحی و استفاده میشوند. ابزارهای متعددی در این فضا شناسایی شدهاند که از جمله رایجترین آنها میتوان به مصاحبه، آزمون توانایی ادراکی (شناختی)، آزمون شخصیت، شبیهسازی کانون ارزیابی و آزمون قضاوت موقعیتی اشاره کرد [۱]. بسیاری تصور میکنند که انتخاب روش سنجش منابع انسانی کار سادهای است، کافی است یک نسخه از مقالاتی که فراتحلیلی در زمینه ابزارهای مختلف انجام دادهاند را پیدا کنید و بر اساس رتبهبندی آنها بهترین ابزار ممکن را انتخاب کنید. به همین سادگی! اما بررسیهایی که در دنیای واقع انجام میشود نشان میدهد که دستاندرکاران حوزه مدیریت منابع انسانی معمولاً از مسیرهای دیگری برای انتخاب ابزارهای سنجش استفاده میکنند که در بسیاری از موارد انتخابهای آنها شامل ابزارهای با اعتبار کمتر نیز میشود. مروری اجمالی بر روندهای جهانی جالب توجه است: با وجود اعتبار بالای آزمونهای نمونهکار، استفاده از آنها در آمریکا بسیار محدود است یا اینکه روش بدون اعتبار دستخطشناسی هنوز هم روش غالب در فرانسه است در حالی که استفاده از آزمونهای توانایی شناختی در آلمان روندی نزولی را طی میکند [2]. شکاف جدی موجود بین یافتههای علمی و اتفاقاتی که در عمل رخ میدهد تبدیل به نگرانی جدی متخصصان این حوزه شده است. به همین دلیل باید تصویر درستی از عوامل اثرگذار بر انتخاب روشهای سنجش داشت و علل انتخاب سازمانها را به شکل دقیقتری بررسی کرد.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
استراتژی و تحول دریافت: 1400/9/22 | پذیرش: 1400/5/10 | انتشار: 1400/5/10