دوره 23، شماره 251 - ( 2-1392 )                   جلد 23 شماره 251 صفحات 78-74 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (4687 مشاهده)
یکی از عارضه‌های مدیریت در کشور تغییرات پی‌در‌پی مدیر عامل و یا بهتر بگوییم، مقام ارشد سازمان است. عمر مدیریت در کشور ما متاسفانه کوتاه است (این مساله محدود به بخش دولتی نیست و شامل بخش خصوصی هم می‌شود) و این مسأله سازمان‌ها را دچار مشکلات جدی می‌کند. چرا که احساس اینکه فرد اداره‌کننده بنگاه در بلندمدت در سازمان نیست خود باعث خواهد شد که وی نتواند چشم اندازهایی تعریف کند که دست‌یافتن به آنها در بلندمدت امکان‌پذیر باشد. در نتیجه سازمان‌ها تمایل به اتخاذ اقدامات کوتاه مدت خواهند داشت و اقداماتی چون تحقیق و توسعه ضربه جدی خواهد خورد. به هر حال تغییر مدیریتی تعادل سازمان و توازن قوا را به هم خواهد زد و معمولاً چه در افراد درون سازمان و چه افراد بیرونی که تازه به سازمان آمده‌اند تکاپوی جدی بوجود خواهد آمد که موقعیت‌های کاری افراد تثبیت و یا ارتقا یابد. اگر مدیر جدید افراد جدیدی را وارد سیستم کند، مرزبندی جدی بین داخلی‌ها و بیرونی‌ها خواهد آمد. احتمالاً فرهنگ سازمانی دستخوش تغییراتی خواهد شد. برخی هنجارها تضعیف خواهند شد و شاید هنجارهای جدیدی مورد تأکید قرار گیرد. در این شرایط معمولاً مدیران، افراد و کارکنان در سطوح مختلف خواسته یا ناخواسته، سهواً یا عمداً تلاش دارند نگاه‌ها، اختلافات و مطلوبیت‌های خود را از منظر خود به مدیر عامل جدید انتقال دهند. حال تصورکنید فردی که قبلاً هم سازمان را نمی‌‌شناسد و با ورود به سازمان با افراد مختلف تماس برقرار می‌کند. با افرادی صحبت کرده و سروکار دارد که هر یک نکاتی را مطرح می‌کنند. معمولاً این اتفاقات در سازمان با ورود مدیر جدید می‌افتد:
• افراد تلاش دارند گزارش‌های قابل قبول که نشان دهنده مثبت بودن اوضاع است ارائه دهند و رویکرد اثبات خود و نفی دیگران را در پیش گیرند.
• تمامی‌بخش‌ها و واحدها تلاش دارند از عملکرد خود دفاع نمایند.
دریافت متن کامل
     
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: عمومی
دریافت: 1392/4/30 | پذیرش: 1393/6/18 | انتشار: 1393/6/18

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.