صورت مسئله اقتصاد در جمهوری اسلامی ایران در دوره بعد ازانقلاب اسلامی دچار تحولات و تغییرات متعددی بوده است. علاقهمندان و ذی نفعان اقتصادی به این تغییرجهتها دو گونه عکس العمل نشان داده اند. گروهی روزنامه نگار به همراه انبوه بی اطلاع از جریان و جریانات، زبان به گلایه گشوده اند واین تغییرات را سرچشمه هر آن چه مشکل است نامیده اند و لذا تاریخچه ادبیات اقتصادی این سرزمین آکنده است ازعباراتی چنین : «بخشنامه های متعدد بانک مرکزی»، «آئین نامه های خلق الساعه» و ... گروهی دیگر از ذی نفعان که مزید بر ذی نفعی، صاحب منافع نیز بوده اند با حفظ ظاهرانتقادی گروه های فشار، از هر نوع و جنسی را تشکیل داده و تلاش کرده اند جهت این تغییرات را در اختیار گیرند و به سمت بهینه کردن شرایط حرکت کنند. سوم دسته ای دراین میانه پرچم عقل برداشته و صحبت از واقعیتگرائی و اعتدال و دور اندیشی کرده اند. کمترین فایده این موضع اثبات آسان عاقل بودن گوینده است : «اگر از سفاهت سفیهان خسته گشته اید و طالب سیلان عقلانیت و اعتدال در جریان امور هستید نزد من آئید و زمام امور به من سپارید. » داستان چیست؟
دریافت متن کامل
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
سیاست گذاری عمومی دریافت: 1392/5/20 | پذیرش: 1393/6/18 | انتشار: 1393/6/18