اقتصاد بر مدار تولید (کالاها و خدمات) میچرخد و موانع بر سر راه آن از معضلات اساسی جامعه است. این معضلات طی سالیان متمادی به دلایل گوناگون از جمله سهولت تجارت در کشور مغفول واقع شده است. تأکید به جای وزرای اقتصاد و صنعت دولت یازدهم بر رفع موانع تولید و همزمانی طرح آن با بهبود فضای کسب و کار، شناخت این شاخص بینالمللی را ضروری میسازد.
سالانه سازمانهای مختلف بینالمللی گزارشهای متعددی درخصوص وضعیت اقتصاد و صنعت در قالب شاخصهای گوناگون ارائه میکنند. در میان این سازمانها، بانک جهانی شاخصی تحت عنوان فضای کسب و کار منتشر مینماید. این شاخص که از سال 2004 از سوی این نهاد بینالمللی با عنوان (Doing Business) به طور سالانه انتشار مییابد، در آخرین گزارش خود در سال 2013 به رتبهبندی 185 کشور از جنبه 10 رکن و 40 معیار پرداخته است. رتبه ایران در آخرین گزارش (2013) 145 در مقایسه با رتبه 144 سال 2012 بوده یعنی یک رتبه تنزل یافته است. این درحالی است که رتبه کشورهایی چون قطر، عربستان و ترکیه در این سال به ترتیب 40، 22 و 71 است. در میان کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) نیز از 18 کشور، رتبه 16 و در میان کشورهای رقیب در سند چشمانداز از 23 کشور، رتبه 20 را دارا هستیم.
شاخصها بیانگر نشانهها هستند و الزاماً به علل نمیپردازند. بررسی علل موجد این نشانهها به مبحث اندیشه اقتصادی برمیگردد که آن هم متأثر از مکاتب گوناگون است. مکاتب اقتصادی نیز توصیههای سیاستی خاص ولی نه الزاماً متفاوت دارند به این معنی که ممکن است دو مکتب متفاوت، سیاستهای یکسانی را تجویز نمایند. واقعیت آن است که اندیشه اقتصادی طی قرن اخیر با نوساناتی از دولت بزرگ مبتنی بر برنامهریزی متمرکز تا دولت حداقل نئولیبرالیستی مواجه بوده است. اما تحت تأثیر فضای حاکم بر جهان امروز بطلان این ایدهها به ثبوت رسیده به طوری که حتی بانک جهانی تحت تأثیر اندیشه نهادگرایان در گزارش سال 1997 خود بر نقش مثبت دولت در تغییر و تحولات اقتصادی تأکید کرده است. در این رویکرد، دولت، نهادی است مکمل بازار که از طریق اقدامات مختلف به ویژه اقدامات قانونی و مقرراتی باید شرایط مناسبی را برای کارکرد کارآمد اقتصاد فراهم کند و در عین حال در حوزههای مختلفی که بازار به علت شرایط نهادی و سازمانی در کشورهای توسعه نیافته قادر به پاسخگویی به خواستههای جامعه نیست، دخالت کند. به نظر میرسد در شرایط کنونی در کشور نیز پس از گذشت سی و پنج سال از انقلاب و تجربه اداره کشور به اعتدالی در اندیشه اقتصادی رسیدهایم که این موضوع از سوی برخی مسئولین اقتصادی کشور نیز بیان شده است. نکته مهم صرف اعتقاد به مکتب خاص نیست، بلکه مهندسی رابطه دولت – بازار در غلبه بر موانع تولید و اهمیت فراوان آن است. از این منظر گرچه شاخص فضای کسب و کار با محدودیتهایی روبرو است اما میتواند راهنمای تدوین الگویی برای موانع بر سر راه تولید در کشور قرار گیرد.
در این ارتباط باید خاطرنشان ساخت که مدنظر قرار دادن شاخص فوق یک انتخاب است و از زاویه تدوین الگوی بومی برای کاهش هزینههای مبادله بنگاه یک الزام است.
دریافت متن کامل
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
عمومی دریافت: 1392/8/12 | پذیرش: 1393/6/18 | انتشار: 1393/6/18