به نظر میرسد موج تحولات جهشی که همه امور دنیا را به نحوی تحت تاثیر قرار داده، تئوریسینهای اقتصادی را نیز با ابهام و سردرگمی مواجه کرده است. کشورهای تازه توسعه یافته، به عنوان پدیده پرهیجان دنیای اقتصاد و سیاست امروز، الگوهای کلاسیک و شومپیتری توسعه را پشت سرگذارده و خود خالق الگوی جدیدی از رشد و توسعه اقتصادی هستند که اقتصاددانان را به تغییر پارادایمهای توسعه پیشین واداشته است. این تحولات در واقع تنها شامل تغییری در یک مدل اقتصادی نیست، بلکه بسیاری از مفاهیم و الگوهای نسبتاً جدید را نیز دستخوش تحول ماهوی ساخته است.
بازیگران صحنه توسعه دیگر کشورها نیستند و آنچه به عنوان رقابت اقتصادی شکل میگیرد بین حوزههای اقتصادی-تکنولوژیکی است که نقش تاثیرآفرین خود را بیش از کشورهایشان ایفا میکنند. اگر از رقابت بین امریکا، چین، هند و کشورهای آسیای جنوب شرقی صحبت میشود، بخش عمدهای از رقابت بین سیلیکون ولی، شانگهای و گوانگجو، بنگلور و مناطق ویژهای چون سنگاپور و هنگکنگ است. آنچه این رقابت را رقم میزند، زمانی تکنولوژی نامیده میشد ولی امروز آنچه رقابت را معنا میدهد نوآورانه-غیرنوآورانه بودن محصولات، فرایندها و رویکردهاست. زاییده این روند "اقتصاد نوآوری جهانی" است. بنابراین حتی آنچه ما از اقتصاد جهانی میدانیم رختی مندرس است که باید با جامه نو جایگزین شود. "اقتصاد نوآوری جهانی" دیگر بر پایه نوآوری، و نه بر پایه صنعتی شدن، استوار است. جهانی شدن جدید دیگر نه به دنبال یافتن کمترین هزینههای تولید، بلکه در جستجوی بهترین منطقه برای میزبانی فعالیتهای نوآورانه تخصصی و با ارزش بالا است و سرمایهگذاریهای اقتصادی برای دستیابی به نیروی کار تخصصی، امکانات تحقیق و توسعه، شبکههای نوآوری و توان تجاریسازی انجام میشود. موج جدید جهانی شدن دیگر وابستگی چندانی به مرزهای سیاسی ندارد و پدیدهای است که از مناطق قدرتمند نوآوری حاصل میشود. این مناطق به شدت به هم وابستهاند و قانون رقابت آنها همافزایی است.
آنچه از این گفتار برای جامعه اقتصادی و صنعتی ما قابل بهرهبرداری است، تغییر نگاه ما به الگوی توسعه و محور قرار دادن مفهوم نوآوری، نه به عنوان پدیدهای پساصنعتی در افقی دور، بلکه به عنوان قانون جاری و نیازی اجتنابناپذیر است. اگرچه سالهاست که تاثیرگذاران صنعتی- اقتصادی کشور به دنبال طراحی نقشه جامع علمی و متعاقب آن نظام ملی نوآوری، به دنبال اشاعه تفکر جدید مبتنی بر نوآوری و مشخص کردن فرایندهای کلیدی و لازمالاجرا در سطح دولت، آموزش عالی و جامعه بودهاند، اما فرایند اجرایی شدن نظام ملی نوآوری هنوز از جایگاهی محکم پیش روی فعالان صنعتی، علمی و اقتصادی برخوردار نیست.
دریافت متن کامل
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
مدیریت تکنولوژی و نوآوری دریافت: 1392/9/20 | پذیرش: 1392/9/20 | انتشار: 1392/9/20