دوره 27، شماره 292 - ( 1-1396 )                   جلد 27 شماره 292 صفحات 9-4 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (4276 مشاهده)

جهان همواره در حال تغییر و تحول است و ادامه حیات ذرات هستی در گرو همین تغییرات است. تغییر در همه پدیده‌های جهان جریان دارد و این تنها به طیف خاصی محدود نیست‌. تغییر پیش از پیدایش بشر وجود داشته و همیشه نیز وجود خواهد داشت، زیرا در غیر این صورت، در هر موقعیت و لحظه از زمان، انتقال به زمان و شرایط بعدی ممکن نخواهد بود‌. تغییر در اجزای یک پدیده‌، لازمه تغییر در کل پدیده است‌، یعنی اگر انتظار تغییر و تحول در یک سازمان را داشته باشیم‌، نخست باید تغییر و تحول در اجزای سازمان را فراهم کنیم‌. از آنجا که مهم‌ترین بخش هر سازمان را نیروی انسانی آن سازمان تشکیل می‌دهد، بنابراین‌، تحول در نیروی انسانی هر سازمان موجب پایه‌گذاری تحول در آن سازمان خواهد بود.

رابینز در کتاب مدیریت رفتار سازمانی می‌نویسد هرچند بسیاری از طرفداران بهبود سازمانی ترجیح می‌دهند که سازمان را به عنوان سیستمی عاری از تضاد قدرت بپندارند که در آن حس همکاری و تعاون تقویت شده است، ولی اگر عامل تغییر در برابر سیاست‌های سازمانی و اثراتی که پدیده تغییر بر توازن قدرت در سازمان دارد چشمان خود را ببندند‌، نوعی ساده‌اندیشی نموده است و اگر در این راه زیاده‌روی کنند، مزه تلخ شکست را خواهند چشید.

سازمانی که خود را برای رویارویی با تغییرات آماده نکرده باشد‌، آینده‌ای ندارد و محکوم به نیستی و حذف از میدان رقابت است‌. بسیاری از سازمان‌ها پدیده تغییر را یک رویداد تصادفی می‌دانند و اساساً تغییر فرایندی است که آگاهانه و از قبل برنامه‌ریزی شده است. اصولاً این نوع تغییرات در پی تأمین دو هدف هستند: نخست می‌خواهند توانایی سازمان را ارتقا و گسترش دهند تا خود را با تغییرات محیطی وفق دهند و دوم، در پی تغییر دادن رفتار و کردار و توانمندی‌های کارکنان هستند‌. از آنجا که تغییر با مقداری عدم قطعیت همراه است بر ثبات و امنیت کارکنان و مدیرانی که در معرض تغییر قرار دارند ‌تأثیر می‌گذارد و از این‌رو، بدیهی است که حداقل اولین تجربه تغییر برای کارکنان سازمان‌ها (دولتی و خصوصی) آسان نباشد و مقداری مقاومت در برابر تغییر طبیعی خواهد بود. البته بررسی سازمان‌های دولتی نشان می‌دهد که مقاومت کارکنان تنها مانع توسعه و تحول سازمان نیست بلکه عوامل زیادی وجود دارد که سازمان‌های دولتی را دچار رخوت کرده است. از آنجا که ثبات و یکنواختی به شدت بهره‌وری سازمان‌های عمومی و دولتی ما را کاهش داده است، این نیاز احساس می‌شود تا موانع تغییر و تحول این سازمان‌ها شناسایی و راهکارهایی برای غلبه بر آن‌ها ارائه شود. هدف این مقاله بررسی نقش مدیریت تحول در توسعه و بهره‌وری هرچه بیشتر سازمان‌های دولتی است.

     
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: استراتژی و تحول
دریافت: 1396/3/13 | پذیرش: 1396/3/13 | انتشار: 1396/3/13

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.