در دنیای پر تحول امروز، زیربنای توسعه کشورها، از محوریت منابع به سمت محوریت سرمایههای فکری جابهجا شده و به همین دلیل، عامل دانش به صورت روزافزون پراهمیتتر میشـود. در چنین شرایطی، شکل جدیدی از سازمانها مورد نیاز است، سازمانهایی که به عنوان سامانههای مبتنی بر دانش شناخته شده است اصطلاحاً سازمانهای دانشبنیان نامیده میشوند و عاملی حیاتی برای توسعه اقتصادی در یک کشور هستند. در واقع، این سازمانها موتور رشد و توسعه محسوب میشوند، پس شـکوفایی و رونق سازمانهای دانشبنیان باعث نیل کشورها به سمت توسعه پایدار، دانشمحور و پیشرو خواهد شد.
سازمانهای دانشبنیان را میتوان به دو دسته خرد (شرکتهای رایج محصولمحور) و کلان (هلدینگ یا مادر تخصصی) تقسیم کرد. سازمانهای دانشبنیان خرد دارای قابلیتهای مهمی نظیر رقابت مثبت، زایش و توسعه است و متناسب با اقتصادهای در حال رشد هستند. در چنین سازمانهایی، رشد اقتصادی، متناسب با ظرفیت نوآوری تحقق مییابد. به عبارت دیگر، دستاوردهای تحقیق و توسعه به طور پیوسته از طریق سرمایهگذاری به محصول، فرایند یا سیستمهای نوین تبدیل میشود و دسترسی به ظرفیتهای سرمایهگذاری برای کارآفرینان و پژوهشگران، عامل مهمی در ایجاد نوآوری و بهرهبرداری از توان فناوری در توسعه ملی است.
در سازمانهای دانشبنیان موضوعاتی نظیر دانش، نوآوری، مهارت و یادگیری مستمر نقش مهمی ایفا میکنند. این بدان معناست که در اقتصادهای مبتنی بر سازمانهای دانشبنیان میبایست گسترهای از نهادها در جامعه به وجود آیند که پشتیبان و تسهیلکننده نوآوری، یادگیری و پویایی باشند. شرکتهای دانشبنیان و صنایع مبتنی بر فناوریهای راهبردی در مقایسه با شرکتها و صنایع سنتی از ویژگیهای خاصی برخوردارند، از جمله اینکه نسبت نیروهای متخصص به کل کارکنان در آنها زیاد است، دانشگاهها در مدیریت و راهبری آنها مشارکت بیشتری دارند، تغییرات فناوری در آنها نسبت به صنایع سنتی زیادتر است، تحقیق و توسعه بیشتری در آنها صورت میگیرد، توسعه صنعت بیشتر متکی بر توسعه فناوری است، نه سرمایه و سختافزار، مزیت رقابتی آنها نوآوری در فناوری است و بازارهای جدید را به سرعت تسخیر میکنند [1].
توجه به مزیت شبکه سازمانهای دانشبنیان برای کاهش وابستگیها علاوه بر خودباوری، به خودکفایی در کشور نیز کمک میکند و در محیط نوآور و ریسکپذیر میتواند برای اهداف اقتصاد مقاومتی مؤثر باشد. اما نکته قابل توجه این است که سازمانهای دانشبنیان با این همه اهمیت و تأثیر اقتصادی و اجتماعی خود، متأثر از شرایط محیطی هستند. به عبارت دیگر، کارایی آنها مرهون نوع نگرش دولت و حمایت مناسب از آنهاست. هدف این مقاله، ارزیابی شرایط فعلی و وضعیت عملکرد این سازمانها و چالشها و محدودیتهای فراروی آنها به ویژه در حوزه تجاریسازی محصولات دانشبنیان و ورود نوآوریهای فناورانه به بازار است تا دولت و مسئولان ذیربط با شناخت و دید کافی از وضعیت این سازمانها، در راستای رفع محدودیتهای فعلی، گامهای اساسی برداشته و از پتانسیلهای موجود به منظور پیشرفت و توسعه پایدار کشور بهره گیرند.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |