رسالت مدیریت و هدف اصلی مدیران هر سازمانی استفاده مؤثر و بهینه از منابع و امکانات گوناگون چون نیروی کار، سرمایه، مواد، انرژی و اطلاعات می باشد.این امر سبب شده است که در کلیه کشورها، بهرهوری و استفاده صحیح و هرچه بهتر و مناسبتر از مجموع عوامل تولید (اعم کالا و خدمات) به اولویت ملی تبدیل شود و همه جوامع به این باور برسند که تداوم حیات هر جامعه بدون توجه به موضوع بهرهوری ممکن نیست.
تاریخ پیدایش واژه بهرهوری به زمانهای بسیار دورتر از آنچه که اغلب مردم تصور میکنند، برمیگردد. فیزیوکراتها، گروهی از نویسندگان و متفکران فرانسوی بودند که اولین مدرسه علمی اقتصادی را بنا نهادند و برای اولین بار واژه بهرهوری را با واژه Productivity که به معنای سرشاری، حاصلخیزی، باروری و استعداد تولیدی است، معادل قرار دادهاند. بهرهوری میتواند برای یک فرد یا یک جامعه با نگاهی سطحی به سادگی چنین تعریف شود: «نگرشی برای کسب سود بیشتر». بهرهوری میتواند با دیدی مسئولانه و نگاهی متعهدانه چنین تعریف شود: نگرش و رفتار مناسب برای استفاده بهینه و مطلوب از مجموعه قابلیتها و تواناییها، فرصتها، سرمایهها، منابع و نیروها که همراه با فعالیتهای فردی و اجتماعی است و به سود افراد و اجتماع خواهد بود. به استناد تجربیات موجود، کشورهایی که برای توسعه اقتصادی به افزایش بهرهوری بیش از افزایش منابع طبیعی و فیزیکی خود تکیه کرده، رشد سریعتری داشته و از آنجا که افزایش و رشد بهرهوری یکی از اساسیترین راههای دستیابی به تولید بیشتر و به دنبال آن تأمین رفاه افراد و جوامع بوده، اندازهگیری و شناخت عوامل مؤثر به آن از اهداف اصلی پژوهشگران این عرصه به شمار آمده است.
از آنجا که انسان خود مولد و مصرفکننده تکنولوژی است، درک این نکته مشکل نخواهد بود که چرا نیروی انسانی مهمترین عامل توسعه اقتصادی – صنعتی به شمار میرود؟ و اصولاً چرا نقش کلیدی و محوری را در ارتقای بهرهوری برای انسان قائل شدهاند؟ علت این امر آن است که تنها انسان است که میتواند کمّیت و کیفیت کار خود را ارتقا دهد، طرحهای جدید ارائه دهد و با خلاقیت خود مشکلات را از پیش راه بردارد، بر نیروی کار خود بیفزاید، راهنمای کاهش هزینهها را بیابد و در حقیقت تنها عاملی است که میتواند تغییراتی در خود و محیط اطراف خود بوجود آورده از طرفی دیگر، انسان نهتنها عامل بلکه هدف بهرهوری نیز است. بنابراین اهمیت توجه به انسان نیز به این خاطر دو چندان میگردد. بدیهی است که رشد انسان و بهرهوری در گرو یکپارچگی شخصیت و جریان زندگی او خواهد بود و این نیز مرهون حاکمیت اصول وحدتبخش بر تمام بنیادهای اجتماعی است، اصولی که هماهنگ با نظام هستی و فطرت انسانهاست و این امر تنها در سایه اندیشه خدامحوری قابل شکلگیری است.
اما اینکه چگونه نیروی انسانی بهرهور میشود یا بهرهوری وی افزایش مییابد؟ سؤالی است که پاسخ آن در مؤسسات و سازمانهای مختلف به تناسب رسالت آنها و نیازهای کارکنان گوناگون است، اگرچه ممکن است این نیازها و عوامل شبیه به هم باشند، اما مطمئناً شدت و اولویت تأثیر آنها به بهرهوری کارکنان یکسان نیست. بهرهوری منابع انسانی تابعی است از عوامل بسیار مختلف که این عوامل تحت تأثیر رسالت، فعالیت و عملیات و عواملی از این قبیل از سازمانی به سازمان دیگر متفاوت است. همچنین میزان اهمیت و تأثیر این عوامل بر بهرهوری سازمانهای مختلف امکانپذیر نیست که در تمامی زمینهها و جنبههای تأثیرگذار وارد شوند. ضرورتاً برای رسیدن به بالاترین میزان بهرهوری نیروی انسانی در ابتدا لازم است طبق معیارها و ضوابط علمی این عوامل از لحاظ اهمیت شناسایی شوند آنگاه برای بهبود بهرهوری نیروی انسانی برنامههای اجرایی و طرحهای لازم تدوین شوند. در این مقاله، به بررسی عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی طبق مدل تحقیقی کانن میپردازیم که سه متغیر آموزش کارکنان، گردش شغلی و تکنولوژی مورد بررسی قرار گرفته است.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
مدیریت منابع انساني دریافت: 1396/5/28 | پذیرش: 1396/5/28 | انتشار: 1396/5/28