با اندک بررسی در منابع مطالعاتی مرتبط با حوزه مدیریت و سازمان متوجه میشویم، بخش زیادی از تحقیقات، کتب، مقالات و حتی محتوای کنفرانسها و نشستهای تخصصی در این حوزه، معطوف به معرفی و ارتقای شاخصهایی است که منجر به بهبود عملکرد مدیران و رهبران سازمانها و تثبیت یا رشد جایگاه بنگاههای اقتصادی در عرصه کسبوکار است. بخش اعظم این منابع اختصاص به تحقیقات میدانی صورت گرفته در زمینه میزان اثربخشی تکنیکها و رویههایی است که از سوی شرکتها و سازمانها در زمینه بهبود کارایی و اثربخشی صورت گرفته است یا اینکه اختصاص به تبیین رویکردها و دیدگاههای مدیران و رهبران موفق در عرصه کسبوکار دارد که با تکیه بر مفاهیمی همچون قابلیتها و شایستگیهای بارز مدیریتی و رهبری از آنها به عنوان رمز موفقیت رهبران و مدیران یاد میشود و به نحوی "بایدهای مدیریت" جهت موفقیت و دستیابی به اهداف سازمانی قلمداد شدهاند.
در این مقاله سعی میشود با استفاده از برخی منابع و تجربیات مدیریتی، قدری خلاف جریان موجود حرکت کرده و با تبیین مصادیقی عینی در زمینه «نبایدهای مدیریت» از طریق تبیین ماهیت و نوع اشتباهات و تلههای مدیریت که منجر به عدم توفیق مدیران و رهبران بنگاهها در مسیر دستیابی به موفقیت و اهداف سازمانی آنان میگردد، دریچهای نو در این زمینه گشوده شود. امید است که با یادگیری از تلهها و اشتباهات رفتاری در مدیریت و پرهیز از آنها، مدیران و رهبران سازمانها کمتر دچار اشتباه و به ویژه تکرار آن شوند.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
عمومی دریافت: 1396/5/28 | پذیرش: 1396/5/28 | انتشار: 1396/5/28