از ابتدای سال 1397 و انتخاب شعار حمایت از کالای ایرانی؛ مطالب بسیاری در خصوص راهکارهای حمایت از تولید ملی و به تبع آن، حمایت از کالای ایرانی، تدوین و ارائه شده است؛ اما به نظر میرسد بسیاری از این مطالب به یکی از مهمترین چالشهای کالاهای ایرانی کمتر توجه کردهاند، و آن مسئله رقبای کالاهای ایرانی است، رقبایی که به دلایل مختلف اعم از قیمت پایینتر، کیفیت اسمی بیشتر، و مسائل فرهنگی، به کابوسی برای تولید ملی تبدیل شدهاند؛ به طوری که در سطوح مختلف اقتصادی، هریک از این دلایل وزن مخصوص به خود را دارند.
در این میان یکی از راهکارهایی که میتواند تا حدودی به ویژه در سطح بنگاههای کوچک و متوسط مؤثر باشد، تحلیل زنجیره ارزش کالاست؛ چرا که تحلیل زنجیره ارزش بر پایه اصل اقتصادی «مزیت» استوار است. یعنی شرکتها بهترین عملیات را در بخشهایی دارند که از مزیت تولید نسبی در مقایسه با رقبای خود برخوردارند. به طور همزمان، شرکتها باید از خودشان بپرسند که در کجا میتوانند بهترین ارزش را به مشتریانشان برسانند. برای انجام یک تحلیل زنجیره ارزش، شرکت ابتدا باید هر بخش از فرآیند تولید خود را مشخص کند و بخشهایی را شناسایی کند که در آنها میتواند گامهایی را حذف کند یا بهبود ببخشد. این اصلاحات میتواند باعث کاهش هزینهها یا ظرفیت تولید بهتر شود. نتیجه نهایی این است که مشتریان با قیمت کمتر، سود بیشتری از محصول میبرند که باعث پیشرفت شرکت در طولانیمدت میشود. بنابراین به نظر میرسد توجه به زنجیره ارزش در رشد و پایداری کسبوکارها به ویژه کسبوکارهای کوچک و متوسط، دارای اهمیت ویژهای است.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
سیاست گذاری عمومی دریافت: 1397/4/11 | پذیرش: 1397/4/11 | انتشار: 1397/4/11