دوره 29، شماره 308 - ( 8-1397 )                   جلد 29 شماره 308 صفحات 18-16 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML Print


چکیده:   (1855 مشاهده)
جهانی شدن، رشد سریع فناوری، محیط پویا و پیچیده، شرایط عدم قطعیت محیطی موانعی برای پیش‌بینی و تشخیص رفتار شرکای زنجیره تأمین شرکت‌ها شده است. فقدان توانایی شرکت‌ها برای پیش‌بینی و ‌تأثیر رفتار نهادهای گوناگون در زنجیره تأمین منجر به ریسک زنجیره تأمین می‌شود.
دو دهه اخیر مثال‌هایی از شرکت‌هایی را در خود دارد که از عدم قطعیت در محیط رنج می‌بردند که موجب آسیب به عملکرد آن‌ها گردید. حوادثی مانند آتش‌سوزی در کارخانه نیمه‌هادی فیلیپین در سال 2000 فرایند تولید را منهدم کرد که به خسارت 400 میلیون دلاری برای شرکت Ericsson منجر شد. به طور مشابه، با توجه به زلزله، سونامی و فاجعه هسته در سال 2011 در ژاپن، تولید تویوتا 40000 خودرو افت کرد که باعث از دست رفتن درآمد مبلغ 72 میلیون دلاری در هر روز شد.
بنابراین، به منظور اجتناب از این زیان‌های گسترده، متخصصین و پژوهشگران، توجه ویژه‌ای به ریسک‌های زنجیره تأمین داشته‌اند.
تحقیقات در مورد ریسک زنجیره تأمین از دو منظر بررسی شده است که عبارت‌اند از:
1. منبع و سابقه ریسک زنجیره تأمین
2. مدیریت و پیامدهای ریسک زنجیره تأمین
ثابت شده است که ریسک زنجیره تأمین ممکن است از چند منبع مانند تأمین‌کنندگان، مشتریان، قوانین و مقررات دولتی، محیط‌های غیر قابل پیش‌بینی و متغیر، شبکه حمل و نقل و توزیع، قوانین مرتبط با کار و کارکنان و اندازه شرکت نشئت بگیرد.
 هر چند بر اساس دیدگاه‌های تجربی گذشته راهکارهایی برای مدیریت ریسک زنجیره تأمین ارائه شده است که برخی از آن‌ها عبارت‌اند از بهبود مستمر، مدیریت تقاضای انحرافی، برنامه‌ریزی برای رخدادهای درونی و محیطی، امنیت زنجیره تأمین و زنجیره تأمین بازارمحور. ولی موضوع روشن این است که شرکت‌ها باید راهکار‌های مناسبی را برای کاهش ریسک زنجیره تأمین دنبال نمایند که بر اساس این مقاله تأکید بر (چابکی عملکرد) به عنوان راهکاری برای کاهش این ریسک می‌باشد.
شرکت‌های فعال در محیط پویا و مواجه با عدم قطعیت در زنجیره تأمین، قابلیت‌هایی را برای مدیریت عدم قطعیت‌ها و تضمین ریسک زنجیره تأمین نیاز دارند. این قابلیت‌ها ارتباطات، هماهنگی، و اقدامات مشترک با عوامل مهم در زنجیره تأمین را برای گسترش فرصت‌ها و تنظیم مجدد منطبق با محیط ارتقا می‌بخشد.
شرکت‌هایی که با ریسک زنجیره تأمین مواجه هستند باید به دنبال ارتقای یکپارچگی زنجیره تأمین باشند، که شامل یکپارچگی عناصر کلیدی داخلی (واحدهای عملکردی داخلی) و خارج از شرکت ( مشتریان و تأمین‌کنندگان کلیدی) می‌باشد.
 یکپارچگی زنجیره تأمین، قابلیت دید «انتها به انتها» را فراهم می‌کند و می‌تواند اطلاعات نادرست و غیرقابل اعتماد را بررسی کند و نقش کلیدی را در مدیریت ریسک زنجیره تأمین ایفا نماید.
به عنوان مثال، برند اسپانیایی Zara می‌تواند چرخه طراحی، تولید و توزیع یک طرح جدید را طی یک فرایند چند هفته‌ای تکمیل کند که دلیل این سرعت، رابطه تنگاتنگ و به شدت هماهنگ این شرکت با زنجیره تأمین است. شرکت‌هایی مانند Zara، که زنجیره تأمین جهانی دارند به شدت از ریسک بالای زنجیره تأمین برخوردار هستند، این نوع از شرکت‌ها از طریق عواملی نظیر یکپارچگی عوامل کلیدی داخلی و خارجی، شفافیت اطلاعات، تعاملات با مشتری، قابلیت‌های ممتاز و انطباق‌پذیری می‌توانند با درجه بالایی از چابکی عملکرد، ریسک‌های زنجیره تأمین را کنترل نمایند.
 در این مقاله دلایل اینکه چرا به دلیل وجود ریسک زنجیره تأمین شرکت‌ها تمایل به یکپارچگی زنجیره تأمین و ارتقای چابکی عملکرد را دارند بررسی می‌شود.

 
متن کامل [PDF 102 kb]   (1 دریافت)    
نوع مطالعه: كاربردي | موضوع مقاله: مديريت عملیات
دریافت: 1397/9/25 | پذیرش: 1397/9/25 | انتشار: 1397/9/25

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.