طراحی مناسب مکانیزمهای راهبری دانش، منجر به تسهیل جریان دانش و تسهیم دانش میشود. در این میان، نوآوری همواره در سیستمهای اجتماعی ایجاد میشود، جایی که تسهیم و خلق دانش از طریق به اشتراک گذاری دانش در گروهها اتفاق میافتد. لذا مقوله شبکههای نوآوری (Innovation Networks) مطرح میگردد. این گزارش به بیان حقایق و تجربیات نوآوری در برخی کشورها خواهد پرداخت.
این شبکهها شامل ارتباطات متقابل افراد، ایدهها و سازمانها برای خلق محصولات تجاری قابل دستیابی، فرایندها و ساختارهای سازمانی میباشند و به عبارت دیگر نوعی از شبکههای مشارکتی با هدف تسهیم منابع در میان سازمان؛ همکاریهای اقتصادی بین فعالیتهای نوآورانه، دسترسی به فناوریهای بیشتر و دانش بازار از طریق توسعه استانداردها، تسهیم هزینهها و تهدیدات ناشی از نوآوری است.
بسیاری از مطالعات در سطوح مختلف تراکم فضایی (از قبیل ایالت، مناطق مادر شهرها و کشورها) در کشورهای مختلف (از قبیل آمریکا، فرانسه، ایتالیا، اتریش، آلمان) شامل برنامههای مختلف متدولوژیهای اقتصادسنجی میشوند که در این مباحث مجاورت جغرافیایی به منابع دانش بطور قابل توجهی تحقیقات و نوآوری شرکتها را تقویت میکند و شواهد قویای در آمریکا و اروپا یافت شده است که نشان میدهد جریانهای دانش، درون یک محدوده کوچک جغرافیایی مقید شدهاند و در این بین هرچند مسلما تفاوتهای صنعتی نیز وجود دارد اما نزدیکی فضایی یک عامل مهم در نوآوری به شمار میرود.
متون جدید اقتصاد جغرافیایی یک چهارچوب متوازن عمومی ارائه دادهاند که بر طبق آن ساختار اقتصاد فضایی به صورت درونی، بطور همزمان با توازن و تعادل کالاها و عوامل بازار تعیین میگردد. البته نکته قابل توجهتری که در تحقیق جفری رابینسون پدیدار شد این است که دسترسی به سرمایه و کمکهای فنی تنها مسائلی نیستند که باعث توسعه کسب وکارها میشوند بلکه برای کسب موفقیت، سطح معینی از دانش و تجربه درباره جامعه محلی ضروری هست که این میتواند در شکلگیری جامعه کارآفرین یا مشارکتی دخیل باشد .
نوع مطالعه:
گزارش مورد |
موضوع مقاله:
مدیریت تکنولوژی و نوآوری دریافت: 1398/5/20 | پذیرش: 1398/5/20 | انتشار: 1398/5/20