TY - JOUR JF - Tadbir JO - 3 VL - 25 IS - 272 PY - 2015 Y1 - 2015/5/01 TI - TT - سرمقاله: زیرساخت های نوآوری N2 - با شتاب روزافزون تحولات و دگرگونیها در دنیای کنونی، آنچه که سازمانهای عصر حاضر به شدت به آن نیازمندند تا بتوانند در بازارهای پویا و پیچیده امروزی جایگاهی داشته باشند و برای خود مزیت رقابتی کسب نمایند، توان تولید محصولات و خدمات جدید و منحصر به فرد و قابل رقابت در بازارهای متغیر امروزی است و این امر میسر نمی گردد مگر با نوآوری و خلاقیت مدیران و کارکنان. عوامل رهبری اثربخش و نوآورانه را می توان در مواردی مانند مهارتها و شایستگیها، ظرفیت یادگیری، ظرفیت پیروی و اطاعت، انگیزش و نوآوری جستجو کرد. در هسته اصلی این عوامل به عنوان یکی از عوامل حیاتی، "نوآوری سازمانی" قرار گرفته است. به عبارتی دیگر، نوآوری فراتر از در اختیار گرفتن نیروی انسانی توانمند از طریق فرایندهای جذب و استخدام تک بعدی با عناوینی نظیر نیروهای نخبه است. این در حالی است که نگاه رهبری و مدیریت سازمان به نیروی انسانی، فرایندهای کاری و نظارتی و تصمیمگیری همچنان بر اساس رویکردهای سنتی و مرسوم م یباشد که بر خلاف روح نوآوری سازمانی رفتار میکند. نتایج حاصل از نوآوری فراتر از یک فرد است و تاثیر آن ورای سازمان ایجادکننده آن است. نوآوری ایجاد ایده هایی است ک ه برای سازمان جدید است. از این رو، تمام نوآوری ها می توانند منعکس کننده یک تغییر باشند. البته نباید اشتباه کرد که هر تغییری، به معنی نوآوری نیست که خود اشتباهی مرسوم است. نوآوری تابعی است از ایده، اختراع و سود؛ و این یعنی نوآوری همه بخشهای زنجیره ارزش سازمان را شامل میشود. درباره اینکه چطور سازمانی نوآور داشته باشیم و چه ساختار هدایتی و مدیریتی برای آن مناسب است، در مراجع و منابع مختلف و معتبر بسیار صحبت شده و مدلها و چارچوبهای مختلفی ارائه شده است. اما بحث اصلی و مهم این است که برای اجرایی شدن آن و قدمی فراتر رفتن از حرف و گفت، چه باید ک رد. ایجاد و در اختیار گرفتن شایستگ یهای محوری و دستیابی به مزیت رقابتی ی کی از اصلی ترین مقوله های موفقیت در فضای کسب وکار جهان فعلی است. اما این مورد نه یک شبه اتفاق میافتد و نه یکبار آن کافی است؛ یعنی هم صبوری سازمانی و مدیریتی و هم سازگاری و پایداری لازم دارد. به عبارتی دیگر، امروزه دستیابی به مزیت رقابتی پایدار حاصل از شایستگیها و توانمندی پایدار، عامل اصلی بقای هر کسب وکار است. عبارتهایی نظیر اقتصاد یادگیری با همین رویکرد در کنار مقیاس اقتصادی مطرح میشوند. مرکزیت همه این عناوین، دانش محور بودن کسب وکار و حرکت سازمان فراتر از تعریفهای مرسوم پایبندی به یک فیت، بلکه تعریف یک فیت جدید برای مشتری از طریق فرایندهای ارزش آفرین است که در قالب رویکردهای نوین مدلهای نوآورانه و پایدار کسب وکار هم مطرح می شود. بنابراین، نوآوری بدون ایجاد و در اختیار داشتن زیرساختهای عملیاتی لازم آموزشی، سازمانی، فرایندی، تصمیم گیری، انگیزشی، مالی و اقتصادی، رقابتی )بدون انحصار(، شفافسازی، شایسته سالاری، مسئولیت پذیری و اخلاق مداری امکانپذیر نیست. بدون داشتن مدیرانی با ذهنیتهای باز که به لزوم نوآوری سازمانی باور داشته و با چالشهای آن در یک چارچوب ارزیابی عملکرد نوین در یک فضای سازمانی با فرهنگ و روابط اجتماعی متناسب آشنا بوده و بدان باور داشته باشند، دستیابی به این مهم ممکن نخواهد بود. در فضای کسب وکار فعلی، شاید دیگر نکته جدید و ناگفت های کمتر وجود داشته باشد، اما همیشه برای اجرای مناسب مفاهیم به منظور رسیدن به فضایی پویا، یادگیرنده و خلاق و نوآورانه، نیازی روزافزون به رویکردهای اجرایی نوآورانه محلی برای دستیابی به نتایج جهانی وجود دارد. قوانین و اصول را می توان با کمی اغماض ثابت فرض کرد، اما برنده کسی است که با ایجاد محیطی متناسب با شرایط، فارغ از روابط و ملاحظات مقطعی، با به کارگیری این اصول به درستی و در جای درست و به سمتی درست برای ارزش آفرینی پایدار قدم بردارد. شاید بتوان گفت که این همان روح نوآوری است که در فضای کسب وکار ما کمتر مشاهده می شود. SP - 3 EP - 3 AD - UR - http://tadbir.imi.ir/article-1-2662-fa.html ER -