%0 Journal Article %T %J TADBIR, A MONTHLY MAGAZINE ON MANAGEMENT %V 26 %N 281 %U http://tadbir.imi.ir/article-1-3090-fa.html %R %D 2016 %K %X چابکی، توانایی یک سازمان است برای بازآفرینی، تغییر سریع، استفاده از فرص تها، کسب موفقیت و انطباق پذیری در محیطی متلاطم و پرابهام که به سرعت دستخوش تغییر است. برخی از اجسام مانند ظروف کریستال، شکننده هستند و وقتی که به آ نها نیرو یا تنش بیش از حد وارد شود، م یشکنند. نقطه مقابل شکنندگی، مقاومت یا تاب آوری است. اجسامی که مقاوم هستند و در برابر نیرو و تنش، تاب می آورند، انعطا فپذیرند، تحت تنش تا حدی خم میشوند و با برطرف شدن نیروی وارده، به وضعیت اولیه خود باز م یگردند. این همان مفهوم تاب آوری است. امروزه در محیط کسب وکار، تغییرات فراوانی در بیرون سازما نها و هم در درون آ نها رخ میدهد، و این آرزوی سازما نها و مدیران آ نها است که در چنین شرایطی بتوانند تن شها را تحمل کنند و انعطا فپذیر و تا بآور باشند. برخلاف تصور، چابکی با ثبات و استواری، ناسازگار نیست، سازما نها برای چابک بودن به نوعی ثبات و پابرجایی نیازمندند. سازما نها برای چابک بودن به دو چیز نیاز دارند: 1. پویایی، به معنی توانایی حرکت سریع و پاسخگویی به شرایط محیطی، 2. ثبات و استواری، به معنی دارا بودن زیرساختی مستحکم که در زما نهای کوتاه به سادگی دچار تغییر نشود. به عبارتی دیگر، سازما نها به یک ستون فقرات نیاز دارند که به عنوان تکیه گاه عمل کند، در حالی که سایر عوامل به طور مداوم تغییر م یکنند، بتواند محکم و پابرجا باقی بماند. در شرک تهای کوچک و استارت آ پها، ثبات و استحکام در بنیانگذاران آ نها نمود پیدا م یکند و تا وقتی که کوچک هستند و اما وقتی که بزرگ می شوند و به مقیا سهای بزرگتری دست پیدا م یکنند، دیگر نم یتوانند چابک باشند، مگر اینکه به ابعادی از ثبات و استحکام نیز دست یابند. چابک بودن برای شرک تهای بزرگ بسیار مشکل است؛ آ نها در مسیر رشد و بلوغ خود، عموماً مدیریت سلسله مراتبی را به ارث برده اند و بر پایه آن از طریق تعریف مشاغل، شرح شغ لها، ساختار و فرایندها، سازمان را از بالا به پایین کنترل و اداره م یکنند. مدیران این شرک تها در شرایط پرتغییر کنونی، م یکوشند تا با چابکی عمل کنند و فرص تهای بیشتری را در اختیار کارکنان خود قرار دهند و اجازه دهند که آ نها منعط فتر باشند. اما آنچه که در عمل اتفاق م یافتد، این است که چون سا لها در یک نظام سلسله مراتبی کار کرده اند، وقتی که با شرایط متلاطم، نامطمئن، آشفته و پرنوسان مواجه م یشوند، ترس و نگرانی وجود آ نها را فرا م یگیرد و به طور ناخواسته به شیو ههایی متوسل م یشوند که در گذشته با آ نها مانوس بوده اند، بر کنتر لها م یافزایند، مقررات جدیدی وضع م یکنند و ساختار و فرایندها را پیچید هتر می سازند. آ نها از چیزی که غفلت م یکنند، ایفای نقش یک رهبر واقعی سازمان است، آنها باید مقررات دست و پا گیر را کنار بزنند و ساختار و فرایندها را کاهش دهند؛ و این همان چیزی است که واقعاً مشکل است. برای آ نها افزودن بر مقررات و فرایندها، بسیار آسا نتر و اطمینا نبخ شتر به نظر می آید، چراکه احساس م یکنند به این ترتیب کنترل بیشتری بر جریان امور خواهند داشت. طیفی وجود دارد که در یک طرف آن، چابکی و سرعت است و در طرف دیگر، ثبات و تمرکزگرایی. واقعیت این است که شرک تها به هر دو سر طیف نیاز دارند، به درجه ای از پویایی و میزانی از ثبات؛ و لازم است تلاش کنند تا دریابند در کجای این طیف باید قرار گیرند. اگر شرکتی سریع حرکت کند و از ثبات دور شود، این به معنی از دست دادن هرگونه تمرکز، کنترل کیفیت، مدیریت ریسک و مقیاس اقتصادی است، و مانند شرک تهایی خواهد شد که تلاش م یکنند شبیه استارت آ پها عمل کنند که عموماً تلاش ناموفقی است و آ نها را با مشکلات عدیده و مخاطرات ناخواسته ای مواجه م یسازد. این الگوبردار یها در ابعاد بزرگ و به ویژه در مقیا سهای جهانی پاسخگو نیستند. سه حوزه اصلی سازمان، که در ایجاد توازن بین انعطاف پذیری و استواری دارای اهمیت هستند عبارت اند از: 1. ساختار سازمانی، که چگونگی توزیع منابع را تعریف م یکند، 2. حکمرانی سازمانی، که چگونگی تصمی مگیری را مشخص م یسازد، 3. فرایندها، که چگونگی انجام کارها را تبیین کرده و مدیریت عملکرد را نیز در بر م یگیرد. برای چابک بودن لازم است بپذیریم که در این سه حوزه اصلی، شامل ساختار، حکمرانی و فرایندها، به دو مفهوم پویایی و استحکام، به طور متوازن نیازمندیم و برای ایجاد توازن، کارکنان و رهبران سازمان، نقش عمده ای ایفا م یکنند. چابکی و تاب آوری دو روی یک سکه هستند که در ترکیبی متوازن، ظرفیت انطباق پذیری سازمان را در تعامل با محیط پرتلاطم %> http://tadbir.imi.ir/article-1-3090-fa. %P 2-2 %& 2 %! %9 Applicable %L A-10-1-292 %+ %G eng %@ ISSN-7199.1022 %[ 2016